عجیبترین سالگردها در سراسر جهان:
گرفتن سالگرد ميتواند به عنوان يك يادبود و يا تجديد خاطر و يا مسائل مهم ديگري تلقي شود. شايد روزمره شاهد اتفاقات زياد و عجيبي در دنيا باشيم كه يكي از اين اتفاقات گرفتن سالگرد به مدلهاي مختلف است. عجيب است كه عدهاي در كشورهاي ديگر با سالگرد گرفتن خود را بر سر زبانها مياندازند و يا با انجام دادن كارهاي عجيب، نگاه ديگران را به طرف خودشان جلب ميكنند.
شايد در اين كشورها گرفتن سالگرد مدلي تفريح يا كارهاي اينچنيني باشد كه به صورت عمدي انجام بگيرد، ولي در كل نگاه ديگر افراد را در سراسر دنيا به خود جلب ميكند و در مواردي سوال زيادي در ذهن افراد به و جود ميآيد. در اين مقاله به يك سري سالگرد اشاره شده كه هرچند به صورت خلاصه توصيف شده، ولي خواندن آن خالي از لطف نيست.
سالگردها از هر نوعش که باشند، باید اجرایشان متفاوتترین باشد. مانند جشنی که عدهای در روسیه برای سالگرد مرگ استالین میگیرند و در آن به دیدن یکدیگر میروند و به همدیگر تبریک میگویند یا جشن کدو خوردن مردم کشور مالی در سالگرد «سنی علی بر» استاد افسانهای غیبگوییشان و یا طرفداران شیفته «همشهری کین» که در سال 2001، 60 نسخه از این فیلم را در یک حراجی به قیمت شش میلیون فروختند و در اقدامی نمادین آن را بهعنوان کمک هزینه دانشجویان مستعد سینما به دانشگاه کشورهای جهان سوم هدیه کردند. اما عجیبترین برگزاری سالگردها در سراسر دنیا تنها این نمونهها نیست.
1
یکی از دعواهای ریشهدار بعضی از زن و شوهرها همیشه فراموشکردن روز سالگرد ازدواج است. اما خب اگر زوجی اهل مغولستان باشند، احتمالا دیگر فراموشکردن این روز برایشان یکی از الزامات است.
طبق یک رسم قدیمی در این کشور، زن و شوهر بعد از ازدواج هیچ وقت دیگر نباید مراسم یا بزرگداشتی به اسم سالگرد ازدواج داشته باشند. این رسم عجیب و غریب البته در بین جوانان نسل جدید مغول (چیزی در مایههای نسل سوم خودمان) هم مخالفان جدی دارد.
ما که زبان مغولی بلد نبودیم، اما سایتی در مایههای این موضوع توسط دو جوان مغولی راهاندازی شده که احتمالا مهمترین پایگاه مخالفان با این ممنوعیت است.
شاید این قانون برای ما خیلی غیر قابل باور باشد، اما کلیه رستورانهای شهرهای مغولستان تا همین سه، چهار سال پیش موظف به جلوگیری از برگزاری هرگونه جشن سالگرد ازدواج بودند تا اینکه بالاخره با مقاومت نسل جدید تابوی این رسم شکسته شد و چند سالی است که تمام زوجها آزادانه میتوانند جشن سالگرد ازدواجشان را برگزار کنند.
2
کشوری کوچک در جنوب آفریقا به نام سوازیلند وجود دارد که در سال 1968 به استقلال رسیده است. در سال 2000 عجیبترین برگزاری سالگرد به مناسبت استقلال در این کشور اتفاق افتاد. اما قبل از اینکه به این اتفاق بپردازیم، باید نگاهی به برخی از آمارهای سوازیلند بینداریم:
نرخ بیکاری در این کشور 40 درصد است و 69 درصد از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. جمعیت این کشور حدود یک میلیون و 128 هزار نفر با میانگین سنی 19 سال است.
رشد جمعیت در آن به دلیل پایینبودن سطح بهداشت و شیوع بیماریهای فراوان منفی است. اما نکته کلیدی در این آمار اینجاست: امید به زندگی برای زنان 32 و برای مردان 31 سال است.
ام سواتی سوم چند ماه قبل از فرا رسیدن جشن سیودومین سالگرد استقلال کشورش از یک هدیه برای تمام مردم کشور صحبت میکرد. البته کل جمعیت سوازیلند یک میلیون و خُردهای هست، اما با این حال همین تعداد از مردم در روز جشن سالگرد استقلال دل تو دلشان نبود تا ببینند پادشاهشان قرار است چه هدیهای به آنها بدهد.
آمار سوازیلند را که یادتان نرفته. نشان به همان نشان آمارهای گفته شده،ام سواتی سوم در حالی که بادی به غبغب خودش داده بود، گفت: امید به زندگی در زنان به 40 و در مردان به 37 سال افزایش پیدا کرده و این جهشی خیره کننده به سوازیلند است. حالِ مردم مشتاق سوازیلند را دیگر خودتان حدس بزنید.
3
بزرگترین مسابقات ورزشهای آبی در سواحل تاسمانی برگزار میشود. نه اشتباه تایپی در کار نیست موضوع همان سالگردهای عجیب است. داستان و ربط این مسابقات آبی از این قرار است که در این کشور جزیرهای در سالگرد مرگ هر شخص، کلیه فک و فامیل در یکی از سواحل جزیره دور هم جمع میشوند و به یاد عزیز از دست رفته و شاید ناکامشان دور هم مسابقه برگزار میکنند. قایق سواری با پارو، موج سواری و ماهیگیری اصلیترین این مسابقات است.
دختران فامیل هم یک نوع شیرینی مخصوص به نام کاسا درست میکنند که احتمالا کارکرد خرما و حلوای خودمان را برایشان دارد و در طول برگزاری مراسم بین حاضران پخش میکنند. برای آن دسته از خویشاوندان مرحوم که احیانا حوصله شرکت در این مراسم را نداشته باشند، جوایز نفیسی هم در نظر گرفتهاند.
از دل همین سالگردهای عجیب و غریب فوت در تاسمانی، نایب قهرمان مسابقات جهانی موجسواری جهان هم بیرون آمده؛ رونی ساکسون. بهطوریکه این مراسم باعث عاقبت به خیرشدن فعالان مراسم سالگرد مرگ هم شده است. رونی شرکت در این گونه مراسم در دوران کودکیاش و میل به اولشدن در بین اقوام را از اصلیترین دلایل موفقیتش میداند.
4
تصور کنید سالگرد تولدتان است و در حالی که روی مبل در خانه لم دادهاید و به این فکر میکنید که شب دوستانتان در جشن تولد چه کادویی بهتان خواهند داد، ناگهان صدای زنگ در میآید.
وقتی به سمت در میروید و در باز میکنید، ناگهان یک یوزپلنگ را جلوی چشمتان ببینید و از طرفی کمی هم تپش قلب داشته باشید. فکر میکنید چند ثانیه طول میکشد تا به دیار باقی بشتابید؟ تمام این اتفاقات سال گذشته در سنگاپور به وقوع پیوست و جزو اصلیترین اخبار حوادث این کشور بود.
داستان را از زاویه دیگر مرور میکنیم. هوکا کچیا وقتی میبیند تولد دوستش چند روز دیگر است، خیلی با خودش فکر میکند که چطوری دوستش را غافلگیر کند. تا این که از طریق یکی از دوستانش موفق میشود فکری بکر کند و از او که یک شکارچی کلکسیونر است یک پوستین یوزپلنگ امانت بگیرد تا با رفتن در آن و کمی ترساندن دوستش هم خندهای به لبانش بیاورد و هم کادوی اصلیاش را که یک اتومبیل(!) بود به او بدهد. اما دریغ از یک جو آی کیو.
5
خوانندههای روزنامه الاسپکتادور اکووادور وقتی در روز پنجمین سالگرد انتشار این نشریه به سراغ کیوسکهای مطبوعاتی رفتند تیتری را دیدند که حسابی شوکهشان کرد.
زیاد فکرتان را مشغول نکنید و منتظر تیترها و احیانا مطالب پروانهای به مناسبت سالگرد نشریه نباشید. الاسپکتادور تیترش این بود: از بین خوانندگان، سردبیر استخدام میکنیم!
هنوز ساعتی از انتشار روزنامه نگذشته بود که خوانندههای جویای کار یکی پس از دیگری پشت در دفتر روزنامه صف کشیدند. 37 نفر در خودشان این استعداد را دیده بودند که بتوانند به عنوان سردبیر این روزنامه تقریبا پر تیراژ مشغول به کار شوند. اما برگردیم به تیتر - آگهی عجیب الاسپکتادور در روز پنجمین سالگرد انتشارش. در صفحات داخلی در توضیح این تیتر عجیب، شرایطی هم ذکر شده بود که اگر از خود تیتر عجیبتر نبود، کمتر هم نبود.
در کنار داشتن تحصیلات در هر رشته دانشگاهی دو شرط دیگر هم بود: مجرد بودن، مطلقهنبودن و داشتن سن بالای 35 سال.
فکر میکنم حالا جالبتر میشود که برگردیم به نفر برگزیده از بین 37 پیر پسر علاقهمند سردبیری. آخین پان سوس 43 ساله، مجرد و فارغالتحصیل دامپروری!